افزایش آمار

سلاااااااااااااااااااااام به بچه های دنیای دیجیتال  

بالاخره بنده هم سطح رانندگان مبتدی قرار گرفتم، اما من که ۴ ساله دارم رانندگی میکنم!! 

خب مهم اینه که دیگه میتونم ماشین بابا رو بدون اجازش پارک کنم

واااااای نمیدونی چقده من بارون رو دوست دارم.میمیرم واسه صدای رعد و برقش  و از اونجایی هم که خدای مهربون من این موضوع رو میدونست کاری کرد که من ۳بار توی آزمون عملی رد بشمچرا؟ خب معلومه، چون اون روزا بارون نمیبارید  اما بالاخره دوشنبه مورخ ۱۱/۱۱/۱۳۸۹ ساعت ۸:۴۰ صبح ابرها متراکم شدن و باران الهی شروع به باریدن کرد.

۱۰دقیقه بعد نوبت من شد منم خیلی ریلکس نشتم پشت فرمون،قلق ماشینه حسابی دیگه دستم اومده بود.آخه ناسلامتی ۳بار با همین ماشین رد شده بودم

برف پاکن واسه خودش روی شیشه مرقصید و منم کیف میکردم البته خلاصه یه پارک دوبل حرفه ای کردم و یه چرخی هم براش زدم و یهو گفت برو پایین 

گفتم آخه چررااااااا؟ کجای کارم ایراد داشت؟؟؟ اونم گفت مشکل همینجاست که کاره اشتباهی نکردی.. بابا تو خودت راننده ای!! واااای کلی حال کردم

خلاصه پروندم رو توی دست راستم گذاشتم و همینجور می دویدم.نه از خوشحالی ها، میخواستم که خیس نشم اما متاسفانه کل لباسام و پرونده ی عزیزم با آب یکسان شدن

دو سال بعد ...

خلاصه این بود داستان گواهینامه گرفتن من  

اصلا از اینکه ۳بار رد شدم خجالت نمیکشمچون بارون نمی باریده

نذارید اتفاقای تلخ یا شیرینه این دنیای فرشی، شمارو از خدای عرشی غافل کنه ..

ضمنا صلوات رو فراموش نکنید.الهم صلعلی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ..

1389/11/12

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: